فردا اول مهر و شروع پاییز دل انگیز
سلام به دوستان خوبم ..........مهر و پاییز و فصل مدرسه و دانشگاه رسید و بدو بدو ها بیشتر شد ..مخصوصا که امسال بابا مهدی هم فوق لیسانس قبول شده و هم برای کارش منتقل شده قزوین از همین جا به بهترین و عزیزترینم این موفقیت هاشو تبریک می گم و از خدا می خوام از من و مهدی و آرین عزیزم مثل همیشه حمایت کنه و ما رو تنهانداره ........امسال قراره 4 روز برم مدرسه و 2 روز هم دانشگاه ........معدل ترم قبلم هم 19 شدهههههههههههههههههه......پسر نازم هم تو این تابستون حسابی خوش گذروند و این ماه رو به خاطر اینکه بابایی شب زود بخوابه بعداز ظهر ها نخوابید و ازش بابت همکاریش ممنونم.......یه روز هم رفتیم باغ بابا جون صفدری برای انگور چینی که حسابی با راضیه و مرضیه نوه عمه های بابایی بازی کرد و موقع برگشتن از خستگی تو ماشین خوابش برد ..........راستی اسم پسر خاله لیلا رو دانیال گذاشتن که ان شالا براشون نامدار باشه پسر گلم بزرگتر شده و خیلی منو بابایی رو وابسته خودش کرده ........دوستت داریم همه زند گی مون .........